چند شب پیش خیلی با عجله اومدی و گفتی یه مریض داریم میخوایم براش نذر کنیم همراهیمون می کنی؟
گفتم چشم ....
نپرسیدم این مریض کیه و کجاست و تو نگفتی....
فرداش نیمه های شب با اس ام اس یه عزیز فهمیدم که اون مریض یکی از دوستامونه....
اونم نمیدونست اون دوست کیه!!!
اما میدونست که آشناست، که میشناستش و بهش گفتی نمیشناسیش....
انقدر نگران بودیم که به هر دری زدیم تا بفهمیم این دوست کیه وتو چه وضعیتی اما...
بالاخره فهمیدم کیه. خیلی ناراحت شدم و دل نگران دوستی که نمک گیرش بودم....
خدارو به خاطر لطف بی کرانش شکر کردم که اون دوست عزیز رو بهمون برگردوند و با هدیه ی دوباره ی اون گل به ما گل لبخند رو مجدداً روی لبهای خانواده ی 409 نشوند....
این ماجرا هم به خیر گذشت مثل ماجراهای دیگه ی زندگی اما.....
دلگیرم ازتو. دلگیریم ازتو. از رفتاری که نمیدونم اقتضای سن ِ یا عادت اخلاقی
اما هرچی هست دوستانه بهت میگم. خوب نیست.....
نطقمون کور شد ...!
پاسخحذفسلام
پاسخحذفآخ آخ......گفتی
انگار باید سکه بندازی تا حرف بزنن
می گیم چه خبر حالش چطوره ...20 سوالی می پرسن
فقط کم بود یه چراغ بندازن تو چشممون
اصلا اخلاق خوبی نیست
ببخشیدا خیلی لوس بازیه
گفتم که تو دلم نمونه
موفق باشی
در پناه حق
خدمت صابر خسروی محترم:
پاسخحذفسلام
قضیه اونطور که شما فکر می کنید نیست....
بعد از برطرف شدن خطر هم نطقشون باز نشد???????????!!!!!!!!!!!!!
خدمت هزار انتظار عزیز:
پاسخحذفسلام گلم
کاش میشد اس ام اس اون عزیز رو اینجا بذارم تا ببینید چقدر هول شده بودیم
منم گفتم تا رو دلم نمونه
ای بابا
پاسخحذفبی خیال
چه دلهای پُری
دونستن بعضی موقع ها خوبه و بعضی وقتا نه
یه سوال:
تلاطم ندانسته ها برای تبدیل شدن به دانسته بیشتره، یا تلاطم دانسته ها برای تبدیل شدن به ندانسته؟
هر دانستنی مسئولیت میاره، و هر مسئولی جواب دادنش بیشتره
تا نمی دونیم میگیم می خوایم بفهمیم، وقتی فهمیدیم میگیم نمی دونیم (از فهمیده هامون خسته میشیم)
---------------------------------------------------------
یه جز سه خط اول، الباقیش رو با خودم بودم
نمی دونم چرا اینجا عنوان شد، شاید به خاطر پستتون
موفق باشید
خدمت سین جیم محترم:
پاسخحذفسلام
قضیه دونستن یا ندونستن و کنجکاوی و اینا نیست قضیه نگرانی و دلواپسی و پیچونده شدنه....
قضیه عادت های بدیه که باید ترکشون کنیم....
____________________
در مورد اون حرفایی هم که با خودتون زدین باید بگم این درسته که دانسته ها برای ما مسئولیت میارن و ما همیشه میخوایم از زیر بار مسئولیت فرار کنیم اما دلیل نمیشه که به دنبال دانستن بیشتر نریم....
بهتره خودمونو اصلاح کنیم. نه؟
خب گاهی علت حرف نزدن ها زیاده!
پاسخحذفبگذریم!
بقیه اش باشه حضوری!
هاهاها
پاسخحذفراستی سلام یادم رفت! انقد که خوابم!
سلام عزیزم...
البته در خصوص پست بالا این که تا اونجایی که من میدونم خوده همون رفیقمون از همون عزیزمون خواهش کرده بود که اگه میشه کسی متوجه نشه!که دلنگرونی پیش نیاد!
(چه پیچیده شد!!)
همون بکذریم بهتره!!!هاهاها
هاهاها
به نام او که رحمان است و رحیم
پاسخحذفممنون که حرف میزنی با کلی صداقت
ممنون
ممنون
دوستت دارم هرچند که شاید ندانی اندازه اش را...
باید گفت و باید شنید
وباید با حسن ظن پیش رفت...
تا دیدار بدرود
taha عزیز:
پاسخحذفسلام
اول اینکه به اینجا خوش آمدی.
دوم اینکه من از کسی نامی نبردم تا....
سوم اینکه آدم از کسی که دوستش داره ناراحت میشه....
چهارم اینکه منتظر دیدنت و شنیدن حرفات هستم
تازشم همه میدونن من خیلی مثبت نگرنم اما.... (حسن ظن)
مسیکه این پست خصوصیه
پاسخحذفتا بعد
سلام...